خسارتهایی که به دلیل خاموشیها به کشور وارد میشود، اصلاً خوشایند نیست. براساس گزارش اتاق ایران که دیماه سال قبل منتشر شدهاست با توقف تولید، انتقال و توزیع برق در کشور هر روز ۱۷ هزار و ۹۷۳ میلیارد تومان به اقتصاد کشور خسارت وارد میشود که ۹هزارو۲۱۸ میلیارد تومان از آن مربوط به بخش صنعت است. خسارت روزانه قطع برق به بخش صنعت کشور، بر اساس اطلاعات حساب ملی سال ۱۴۰۲ بهاضافه تورم ۳۵ درصد نقطهبهنقطه در شهریور ۱۴۰۳ برآورد شدهاست. برآوردهای اتاق ایران نشان میدهد ۳۶ درصد برق تولیدی در کشور در بخش صنعت مصرف میشود و بخش خانگی با ۳۱ درصد، کشاورزی با ۱۴ درصد و عمومی با ۹ درصد در رتبههای بعدی مصرف قرار میگیرند. همچنین ۸ درصد برق تولیدی کشور به سرفصل سایر مصارف، یک درصد برای صادرات و یک درصد نیز برای روشنایی معابر عمومی اختصاص دارد.
از آنجا که چرخه خاموشیها در طول سال جریان دارد، ضریب این اعداد در تعداد روزهای ماه و سال آمار هولناکتری را به نمایش میگذارد، با این حال به نظر میرسد مرجع تصمیمگیری به جای حل معضلات ایجاد شده تلاش دارد چشمها را به تاریکیها عادت دهد. آنگونه که در گزارش برآوردهای اتاق ایران آمدهاست، تنها یک درصد از سرانه برق در معابر عمومی مصرف میشود. تاریکی معابر عمومی آسیبهای بسیاری به همراه دارد، از جمله اینکه بروز سانحه و جرم را شدت میبخشد. سال گذشته ۱۹ هزار و ۴۳۵ نفر در جریان سوانح رانندگی فوت و ۳۸۱ هزار و ۴۸۴ نفر هم مجروح و معلول شدند که به هر حال بخشی هر چند اندک از این سوانح به دلیل نبود روشنایی معابر اتفاق افتادهاست. بخشی از سوانح هم منجر به مصدومیت خفیف یا بروز خسارت به وسایل نقلیه میشود که گزارش آن نزد پلیس محفوظ است، اما مبنایی برای استناد به آن وجود ندارد؛ یعنی پلیس گزارشهایی را که صرفاً به دلیل تاریکی معابر روی میدهد، منتشر نمیکند، اما تاریک بودن معابر همواره مورد نقد مرجع انتظامی قرار دارد. بروز خسارتهای ناشی از خاموشی معابر فقط در شبها رقم نمیخورد، بلکه خاموششدن چراغهای راهنمایی و رانندگی، دوربینهای کنترل سرعت و دوربینهای طرح ترافیک در طول روز هم منجر به افزایش تخلف و سوانح میشود. آنگونه که همه روزه در سطح شهر مشاهده میشود با قطع شدن برق مناطق شهری، چراغهای راهنمایی و رانندگی و دوربینها خاموش میشوند. روشن است فقدان این چراغها منجر به بیانضباطی ترافیکی میشود و امکان بروز سوانح رانندگی را شدت میبخشد. در چنین وضعیتی پلیس توان این را ندارد سر هر چهارراهی یک مأمور بگذارد و از آنجا سبک رانندگی به فرهنگی پایدار نرسیدهاست مشخص است در کف خیابان چه وضعیتی در حال رقم خوردن باشد. شاید از کار افتادن دوربینهای کنترل سرعت یا دوربینهای طرح ترافیک به نظر کاربران راه نیاید، اما این آسیب را به همراه دارد که اگر همزمان عملی مجرمانه در این محلها رقم بخورد، ماجرا به سود مجرمان تمام شود. یکی از پروندههای جنجالی که در تاریکی معابر رقم خورد، قتل دانشجوی دانشگاه تهران حوالی کوه دانشگاه بود. شامگاه ۲۴ بهمن سال قبل، امیرمحمد خالقی دانشجوی ۱۹ ساله در حال عبور از محل بود که گرفتار دو سارق خشن شد و با ضربات چاقوی یکی از آنها به قتل رسید و مجرمان در تاریکی شب فرار کردند. مهمترین دلیلی که پلیس نتوانست به موقع سارقان را بازداشت کند، این بود که محل تاریک بود و دوربینهای مداربسته در تاریکی شب نتوانستند چهره دو سارق را ثبت کنند. هر چند پلیس بعداً دو سارق را بازداشت و شهرداری هم خیابان را روشن کرد، اما خیابانهای زیادی در کشور به همین منوال رها شدهاند و تا زمانی که جان کسی از دست نرود، بعید است چراغ آن معابر روشن شود. موضوع صرفاً تخلف و جرم نیست، بلکه خاموشیها میتواند پوشش مناسبی برای اعمال مجرمانهبیشتر باشد یا پس از وصل شدن برق باعث آتشسوزی کارگاهی کوچک، سکته پیرمردی در آسانسور، سقوط رهگذری به جوی آب، چاه یا یک گودال شود و در چنین شرایطی فرد مصدوم یا بازماندگان متوفی فحش آن را نثار باعث و بانی خاموشیها میکنند. این فحشها و نارضایتیها همان از دست رفتن سرمایه اجتماعی است که با استمرار خاموشیها بیشتر و بیشتر از دست میرود.